فیلم “هرکسی جز تو” “2023 Anyone but You”
“هر کسی جز تو” فیلمی با داستان کلیشه ای و تکراری، عشقی توام با تنفر در یک لوکیشین زیبا
این یک فیلم در ژانر کمدی عاشقانه با اقتباس از داستان “هیاهوی بسیار برای هیچ” اثر ویلیام شکسپیر است. این فیلم به کارگردانی ویل گلوک Will Gluck در۲۲ دسامبر ۲۰۲۳ در ایالات متحده اکران شد.
فیلم “هرکسی جز تو” توسط گروه سینمایی سونی پیکچرز منتشر شد. این فیلم جنجالی و پر حاشیه با بودجه 25 میلیون دلار برای ساخت، توانست بیش از ۱۷۰ میلیون دلار فروش در گیشه را به خود اختصاص دهد. این فیلم در تاریخ 22 دسامبر اکران شد.
بازیگران فیلم anyone but you
از بازیگران مطرح این فیلم میتوان به سیدنی سویینی “Sydney Sweene” در نقش بی و گلن پاول “Glen Powell” در نقش بن که بازیگران نقش اصلی فیلم هستند؛ اشاره کرد.
دیگر ستارگان این فیلم:
الکساندرا شیپ “Alexandra Shipp” در نقش کلادیا ، دارن برنت “Darren Barnet” در نقش جاناتان ،چارلی فراسر Charlee Fraser در نقش دوست دختر سابق بن، درموت مالرونی Dermot Mulroney در نقش لئو، پدر کلادیا ،هدلی رابینسون “Hadley Robinson” در نقش هالی خواهر بی و Joe Davidson
“پر از هیاهو و پر از هیچی” بهترین عنوان برای این فیلم است.
من فکر میکنم دست به هر کاری زدن برای حاشیه ساختن برای یک فیلم آنقدرها هم کار جالبی نیست.
انگار تا شما حاشیه پر پیمونی نسازید قرار نیست فیلمتان دیده شود! حتی آشکار کردن خیانت دو تا سوپر استار برای جذب مخاطب…
فیلمی که نه تنها داخل فیلم روابط سالم را زیر سوال می‌برد به طوری که شما وقتی در رابطه ای هستید که همه چیز خوب است به خاطر خوب بودن اون رابطه آن را کات کنید؟ خوب این محتوا دقیقا به چه هدفی تولید شده؟ از بین بردن روابط سالم و شروع یک رابطه سطحی و از سر لج بازی؟!
واقعاً انتخاب مناسبی… دقیقاً مثل حاشیه های خارج فیلم!
خوب بریم سراغ داستان و بررسی فیلم
توجه: این نقد ممکن است حاوی اسپویل باشد.
داستان فیلم هرکسی جز تو anyone but you درباره بی (سیدنی سویینی) و بن (گلن پاول) است که به طور اتفاقی در کافه ای با هم آشنا می شوند. داستان از این قراره که بی وارد کافه می شود و از وِیتر کافه میخواد کلید دستشویی را به او بدهد.
اما وِیتر به او میگوید دستشویی کافه فقط برای مشتری های کافه است و بی برای حتی خرید یک نان باید در صف طولانی منتظر می ماند تا نوبتش شود و کلید دستشویی را به او بدهند.
در این جا بن جنتلمن که نوبتش جلو است وارد صحنه می شود و وانمود میکند بی همسرش است و به عنوان مشتری کلید را برای او میگیرد.
همین کافیه تا بتواند دل بی را به دست بیاورد و در نتیجه باهم قرار گذاشتند و به خانه بن رفتند. اما فردای آن روز و گذراندن شب رومانتیک بی بعد از بیدار شدن و بدون اطلاع به بن از خانه بیرون می آید و به قولی بن را ترک میکند.
اما بعد از گذشتن چند دقیقه پشیمان میشود و میفهمد چه اشتباهی کرده است برمی گردد تا به بن بگوید بی خبر گذاشتن و رفتنش اشتباه بوده و فقط از سر هیجان بوده اما وقتی به در خانه بن می رسد می شنود که بن داره به دوست صمیمی اش از افتضاح بودن دختری که شب گذشته را باهاش گذرانده می گوید.
و همین آغاز دشمنی و نفرت بین این دو شد. و اوج بد شانسی آنجاست که خواهر بی و دوست صمیمی بن تصمیم به ازدواج با یک دیگر می گیرند و همین موضوع باعث روبرو شدن مجدد بن و بی می شود و ادامه ماجرا… ناگفته نماند برای این نقش، مخاطبان را جذب کرده و در نقد های گوناگون از منتقدان امتیاز کمی دریافت کرد.
البته که نباید انتظارات از فیلم های کمدی رومانتیک بالا باشد و نباید خیلی به این سبک فیلم سخت گرفت. چون هدف از این فیلم ها این نیست که آثار سینمایی قوی ای باشند و صرفاً برای سرگرمی و گذراندن چند ساعت خوشی، ساخته می شوند.
این فیلم هم از این قاعده مستثنا نیست و هیچ اثر خارق العاده ای از خودش به جا نگذاشته است. این فیلم هم مثل خیلی از فیلم های هالیوودی دیگر حواشی و جنجال های خودش را داشته که میتوانیم به ادعای سیدنی سویینی به رابطه داشتن در حین ساخت فیلم با گلن پاول اشاره کنیم.
نقد فیلم: شروع فیلم افتضاح است، آشنایی بی و بن با یک ایده ابتدایی و پیش‌پاافتاده شکل میگیرد در کل که با ندیدن این فیلم چیزیو از دست ندادید.
موضوعاتی مثل بی اهمیت دادن روابط جدی و مسخره کردن آن، ترویج هم جنس گرایی و یک سری شوخی بی مزه دیگر دو کاراکتر فیلم ظاهراً کار دیگری جز پیش هم ماندن ندارند.
آنجا که آنها با هم قهر می کنند و به خاطر مراسم عروسی اجباراً در مقابل هم قرار میگیرند، مخاطب متوجه انتهای قصه میشود که عشق این دو؛ توام با تنفر و کشمش است.
از انتخاب بازیگران هم میشود فهمید که کارگردان صرفاً به دنبال جذب مخاطب با استفاده از صحنه های جنسی بوده و چه کسی بهتر از سیدنی سویینی که اخیراً طرفداران زیادی پیدا کرده و با سریال یوفوریا (سرخوشی) همه میدانند باید منتظر چه چیزی باشند.
کارگردان در این فیلم با فریب مخاطب به طرز چشمگیری سعی در راضی نگه داشتن همه را دارد، به طوری که برخی موارد حاشیه ای به داستان اضافه شده‌اند. و وقتی رضایت مخاطب جلب شد؛ فیلم به مسیر اصلی‌اش بازمی‌گردد تا با سکانس های روابط جنسی جلب توجه کند و البته یک رابطه‌ی سمی را روی پرده ببرد.
علت جدایی بی با نامزد سابقش عدم وجود دعوا و بحث بوده! و رابطه او با بن هم عجیب است اما مخاطب باید بپذیرد که رابطه رمانتیک به همین شکل است.
امتیازات کسب شده:
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۵۳٪
امتیاز نویسنده: یک از پنج
نتیجه گیری: بازیگران این فیلم متوجه شده اند که باید روایت داستان را سریع پیش ببرند و با اجرای نمایش در چند سکانس در نقش یک زوج عاشق در نظر تماشاگر این طور جلوه کنند.
آن ها از ابتدای فیلم با یکدیگر مشکل دارند و در سناریو دلیل کافی برای اینکه بتوانند از ابتدا با هم باشند ارائه نشده است.
اما داستان اصرار به با هم بودن کاراکترها دارد. کارگردان با استفاده از سیدنی سوئینی و پیش بردن داستان به واسطه روابط خصوصی، عنوان می کند که صرفاً این فیلم را برای فروش بالا و کسب درآمد و به قصد سرگرم کردن مخاطب ساخته که در این امر بسیار موفق عمل کرده است.
اگر دنبال یک فیلم برای گذراندن وقت با صحنه های عاشقانه می خواهید، “هر کسی جز تو” گزینه مناسب برای شما است. تنها چیز جذاب در محتوای این فیلم، لوکیشن های زیبای آن است!
